جدول جو
جدول جو

معنی مشک فشان - جستجوی لغت در جدول جو

مشک فشان
مشکبار، برای مثال نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد / عالم پیر دگرباره جوان خواهد شد (حافظ - ۳۳۶)
تصویری از مشک فشان
تصویر مشک فشان
فرهنگ فارسی عمید
مشک فشان
آنچه که مشک افشاند، معطر: نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد عالم پیر دگر باره جوان خواهد شد، (حافظ) یا مشک فشان از فقاع. شخصی است که در وقت سخن گفتن بوی خوش از دهانش بر آید
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اشک فشان
تصویر اشک فشان
گریان، کسی که گریه کند و اشک بریزد، گریه گر، اشک ریز، اشک بار، گرینده، گریه ناک، گریه مند، اشک باران
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مشک افشانی
تصویر مشک افشانی
افشاندن مشک، کنایه از خوش بو کردن محیط
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مشک فام
تصویر مشک فام
مشک رنگ، سیاه، به رنگ مشک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شکرفشان
تصویر شکرفشان
شکرافشان، شکرافشاننده، شیرین سخن، شیرین گفتار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مشک فشانی
تصویر مشک فشانی
افشاندن مشک مشک پراکنی، معطر بودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اشک فشان
تصویر اشک فشان
اشک ریز اشکبار، در حال اشک ریختن اشکریزان
فرهنگ لغت هوشیار
آنچه که مشک افشاند، معطر: نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد عالم پیر دگر باره جوان خواهد شد، (حافظ) یا مشک فشان از فقاع. شخصی است که در وقت سخن گفتن بوی خوش از دهانش بر آید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شکر فشان
تصویر شکر فشان
آن که شکر پخش کند، شیرین سخن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مشک افشانی
تصویر مشک افشانی
افشاندن مشک مشک پراکنی، معطر بودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مشک فام
تصویر مشک فام
رنگ مشک سیاه: گیسوی مشکفام
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مشک فام
تصویر مشک فام
به رنگ مشک، سیاه
فرهنگ فارسی معین